معمای مرگ مرموز خانواده نجف آبادی | اجساد کجا دفن می شوند؟

خانواده شهید پزشکی، خانواده سرشناسی بود و مادر خانواده فرهنگی بود. ظاهرا کسانی اِبا دارند از اینکه اعلام شود این اتفاق در یک خانواده شهید افتاده است. هیچکس هم از بنیاد شهید در مراسم حضور نداشت.
خانواده شهید پزشکی، خانواده سرشناسی بود و مادر خانواده فرهنگی بود. ظاهرا کسانی اِبا دارند از اینکه اعلام شود این اتفاق در یک خانواده شهید افتاده است. هیچکس هم از بنیاد شهید در مراسم حضور نداشت.
کشف پیکرهای بیجان ۵ عضو یک خانواده در زیرزمین خانهشان درحالیکه حلقآویز شده بودند، کارآگاهان پلیس را با معمایی پیچیده مواجه کرده است. درحالیکه تحقیقات در اینباره آغاز شده است رئیسکل دادگستری استان اصفهان گفت تاکنون شواهدی مبنی بر اینکه این ماجرا قتل است بهدست نیامده است.
عصر روز جمعه ۱۷ تیر ماه امسال تعدادی از ساکنان یکی از محلههای جنوب شهرستان نجفآباد واقع در استان اصفهان بعد از ساعتها بیخبری از اعضای یک خانواده که در آنجا زندگی میکردند، به همراه ماموران پلیس وارد خانهشان شدند. بوی تعفن شدیدی در فضای این خانه پیچیده بود و هیچکس ندیده بود اعضای این خانواده از آنجا خارج شده باشند؛ از طرفی همه درهای خانه قفل و فضای عجیبی بر آنجا حاکم بود. بوی تعفن از زیرزمین به مشام میرسید و آنها وقتی در زیرزمین را باز کردند با صحنهای باورنکردنی روبهرو شدند. هر ۵ عضو این خانواده حلقآویز شده و جان خود را از دست داده بودند.
حادثه به روایت مقام قضایی
اولین مسئولی که درباره این حادثه تلخ اظهارنظر کرد، رئیسکل دادگستری استان اصفهان بود. حجتالاسلام والمسلمین اسدالله جعفری در اینباره گفت: با اعلام خبر این حادثه بلافاصله مأموران انتظامی به همراه دادستان شهرستان، نیروهای پزشکی قانونی و سایر افراد مرتبط در محل وقوع حادثه حضور پیدا کردند و مشاهده شد پیکرهای ۵نفر از اعضای این خانواده که همگی حلقآویز شده بودند، بهدلیل گذشت زمان دچار فساد نعشی شده است. بدون فوت وقت بررسیها آغاز شد و یک تیم مجرب از پلیس و پزشکی قانونی با نظارت دادستان شهرستان در حال بررسی ابعاد مختلف این حادثه هستند.
جعفری درباره قتل یا خودکشیبودن این حادثه گفت: با توجه به شواهد و قراین و بررسی اولیه در صحنه، مسئله وقوع قتل تاکنون مطرح نیست و خبر دستگیری فرد یا افرادی در این رابطه که در فضای مجازی منتشر شده صحت ندارد.
قربانیان چه کسانی هستند؟
حالا با گذشت ۳ روز از کشف پیکرهای قربانیان این حادثه همچنان خبرهای ضدو نقیضی درباره آنچه رخ داده منتشر شده و روایتهای مختلفی درباره علت مرگ آنها به گوش میرسد. اما قربانیان حادثه چه کسانی هستند؟ نخستین نفر مادر این خانواده است. زنی حدوداً ۶۰ ساله که همراه فرزندانش زندگی میکرد. دومین نفر دختری جوان و مجرد است و سومین نفر پسر جوان خانواده. چهارمین و پنجمین نفر نیز دختر بزرگتر خانواده و دختر خردسال او بودند.
همسایهها چه میگویند؟
هر چند بهدنبال این حادثه اخبار مختلفی در شبکههای اجتماعی منتشر شد اما یکی از اقوام قربانیان در گفتوگو با همشهری جزئیات جدیدی از این حادثه فاش کرد. او گفت: خالهام (مادر خانواده) فرهنگی بازنشسته و همسرش در قید حیات نبود. آنها وضعیت مالی خوبی داشتند و دختر بزرگ خالهام که در این حادثه به همراه دختر نوجوانش جان باخته، ۳۶ ساله بود. پسر بزرگ خالهام نیز ۳۴ ساله و دختر دیگر او هم ۳۲ ساله بود که همه آنها جانشان را در این حادثه از دست دادند و ما اطمینان داریم که به قتل رسیدهاند. چرا که اولا وضع مالی خوبی داشتند و اینکه اجسادشان در حالی پیدا شد که دستها و دهانشان بسته بود.
اما بهدلیل اینکه حدود ۱۰ روز از این حادثه گذشته بود، حتی چهره آنها قابل شناسایی نبود.
وی درباره اخبار منتشر شده درباره فرزندان خالهاش نیز میگوید: دختر بزرگ خالهام برخلاف اخبار منتشر شده طلاق نگرفته بود. اما با شوهرش اختلاف داشت و قرار بود از هم جدا شوند. پسر بزرگ خالهام نیز هیچ مشکل روحی نداشت. او درس خوانده بود و گواهینامه هم گرفته بود و اگر مشکل روحی و روانی داشت به او گواهینامه نمیدادند. حالا اجساد همه قربانیان به پزشکی قانونی منتقل شده و امیدواریم هرچه زودتر در جریان تحقیقات پلیسی اسرار این حادثه فاش شود.
در ادامه خبرهای منتشره مربوط به این فاجعه، شنیده شده این خانواده همسر و فرزندان شهید سیدحسین پزشکی از شهدای جنگ تحمیلی بودهاند.
گفتگوی خبرنگار ما با شخصی مطلع از روابط و پیشینه این خانواده نشان میدهد دختر بزرگ خانواده بر اثر اختلاف با همسرش، همراه دختر خردسال خود به منزل مادر آمده بود.
و از آنجا که مراوده و ارتباطی با فامیل و دوستان نداشتند و حتی با بنیاد شهید و با آموزش و پرورش هم ارتباط نداشتند، بالغ بر ۱۰ یا ۱۵ روز از فاجعه گذشته بود که انتشار بوی اجساد توجه همسایگان را به این خانه جلب کرد.
پسر خانواده زمان شهادت پدر در سال ۶۷ تقریبا ۵ ساله بودند، دختر بزرگشان ۳۴ ساله بود و مادر متولد ۴۱ بود. اینکه چه اتفاقی در محیط آن زیر زمین افتاد که منافذ همه بسته شد، دربها از داخل مسدود شد، در این محدوده قلاب درست کردند دستگاه جوش آوردند بعد طناب آویزان کردند، نردبان گذاشتند، چطور این خانواده را آویزان کردند، آیا بیهوششان کردند بعد آویزان کردند مشخص نیست. ولی این اتفاق دلخراش افتاد و آنقدر اجساد مانده بود که قابل شناسایی هم نبودند.
خانواده شهید پزشکی، خانواده سرشناسی بود و مادر خانواده فرهنگی بود. ظاهرا کسانی اِبا دارند از اینکه اعلام شود این اتفاق در یک خانواده شهید افتاده است. هیچکس هم از بنیاد شهید در مراسم حضور نداشت.
فقط صبح روز تشییع از بنیاد رفته بودند و نامه برای دفن در قطعه ایثارگران را تحویل دادند. ولی در مراسم تشییع و تدفین کسی از بنیاد حضور نداشت.
اگر در این سالها هم کسی از متولیان و نهادهای ایثارگران کاری برای این خانواده نکرده، روشن شدن سرانجام این پرونده کمترین کاری است که برای مرحومان میشود انجام داد.
در هر حال انکار نسبت این خانواده با شهید از اتفاقاتی است که افتاده است و ظاهرا کسانی موافق نیستند که اعلام شود خانواده مرحوم خانواده شهید بودند.
خانه پلمپ شده بود ولی اطرافیان خانواده پس از باز کردن درب منزل دیدند یخچال این خانه پر بود مواد غذایی و میوه و خوراک همچنین همه جور امکاناتی برای نوه کوچکشان فراهم کرده بودند. اینها همه سوال ایجاد میکند که چرا این اتفاق افتاد.