سه کتاب ایرانی که باید پیش از مرگ بخوانید.

 

۱. سه قطره خون | صادق هدایت 

«دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همانطوری که ناظم وعده داد من حالا بکلی معالجه شده‌ام و هفتهٔ دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا نا خوش بوده‌ام؟ یکسال است، در تمام این مدت هرچه التماس می‌کردم کاغذ و قلم می‌خواستم بمن نمی‌دادند. همیشه پیش خودم گمان می‌کردم هر ساعتی که قلم و کاغذ بدستم بیفتد چقدر چیزها که نخواهم نوشت… ولی دیروز بدون اینکه خواسته باشم کاغذ و قلم را برایم آوردند. چیزی که آنقدر آرزو می‌کردم، چیزی که انتظارش را داشتم… !اما چه فایده… از دیروز تا حالا هرچه فکر می‌کنم چیزی ندارم که بنویسم. مثل اینست که کسی دست مرا می‌گیرد یا بازویم بی‌حس می‌شود. حالا که دقت می‌کنم مابین خطهای درهم و برهمی که روی کاغذ کشیده‌ام تنها چیزی که خوانده می‌شود اینست: ((سه قطره خون.))»

سه قطره خون

سه قطره خون نام مجموعه داستانی از صادق هدایت است که در سال ۱۳۱۱ چاپ شد. این مجموعه شامل یازده داستان کوتاه است. داستان‌هایی نام‌آشنا و محبوب همچون «داش آکل»، که بعدها در فضای فیلم و سریال هم به تصویر کشیده شدند.

داستان‌های کوتاه صادق هدایت، عموماً فضایی تاریک و سرد را برای مخاطب تداعی می‌کنند که متناسب با فضای جامعه‌ی آن زمان و هماهنگ و هم‌سو با دنیای ذهنی نویسنده است. اما مخاطب دنیای امروز نیز خیلی زود با آن احساس نزدیکی و آشنایی می‌کند.

سه قطره خون، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه صادق هدایت و شامل هفت داستان کوتاه است. نام «سه قطره خون» از نام نخستین داستان این مجموعه گرفته شده است.

داستان‌های مجموعۀ «سه قطره خون» و شخصیت‌هایش، دنیایی از تلخی، استیصال، وحشت و سرما را در ذهن مخاطب تداعی می‌کنند. اما ذهن مخاطب با این فضا بیگانه نیست. بلکه حتی آن‌قدر آشنا و نزدیک به آن است که خیلی زود در آن غرق می‌شود و به دنیایی قدم می‌گذارد که گویا از آن رهایی نیست. دنیایی که هر کسی باید دست‌کم یک بار، به آن قدم بگذارد.

  • کتاب «سه قطره خون» را می‌توانید از اینجا بخرید.

 

۲. جای خالی سلوچ | محمود دولت‌آبادی 

« و هنوز به چشم می‌توانیم ببینیم که زنان ما در جاهای مختلف ایران پابه‌پای مرد کارهای دشوار انجام می‌دهند، 

در امر دامداری، کشاورزی، نساجی و غیره…

 و در سهمی که از عذاب زندگی می‌برند و نیرویی که در مقاومت و سختکوشی در برابر این زندگی مصرف می‌کنند هم هیچ کم از مردها ندارند.» 

جای خالی سلوچ

داستان با ناپدید شدن سلوچ، شوهرِ مِرگان آغاز می‌شود.

از همان ابتدای داستان ذهن مخاطب درگیر پرسش‌هایی می‌شود که به دنبال پاسخ به آن‌ها، خط به خط داستان را دنبال می‌کند. سلوچ کجا رفته؟ دلیل رفتنش چه بوده؟چرا همسر و فرزندانش را رها کرده؟مرگان، شخصیت محکم و قوی داستان است. زنی که هیچ چیز نمی‌تواند او را از پا بیندازد. نه فقر، نه مشکلات بی‌شمار، و نه حتی جای خالی همسر، جای خالی سلوچ.

جای خالی سُلوچ رمانی رئالیستی از محمود دولت‌آبادی است که بلافاصله بعد از آزادی ا‌و از زندان ساواک و طی ۷۰ روز نوشته شده است.

دولت‌آبادی داستان «جای خالی سلوچ» را در دوران سه‌ساله‌ی حبس، در ذهنش پرورانده و آماده کرده بود.

«جای خالی سلوچ», بی‌شک یکی از بهترین کتابهایی است که باید پیش از مرگ خوانده شود.

«از حرف زدن با خودم، از حرف زدن با آدم‌ها در ذهن خودم

از اینکه همه‌ی جهان در ذهن من زندگی می‌کنند

خسته‌ام...»

  • کتاب «جای خالی سلوچ» را می‌توانید از اینجا بخرید.

 

۳. سالاری‌ها | بزرگ علوی

"زیور او را از زمین بلند کرد. کمی حالش آورد

-زن! کاش می گذاشتی می مُردم .همه چیزمان را گرفتند دیگر به چه امیدی زندگی کنیم؟»

سالاریها

بزرگ علوی را اغلب با شاهکار بی‌بدیلش، یعنی «چشمهایش» می‌شناسند. اما «سالاری‌ها» که شاید کمتر از «چشم‌هایش» مطرح شده باشد، شاهکار دیگری از این نویسنده‌ی توانمند است، که بی‌شک هر شخص کتاب‌خوانی باید در کتابخانه‌اش یک نسخه از آن را داشته باشد. 

داستان «سالاری‌ها» در مورد خانواده‌ای اصل و نصب‌دار و قدرتمند به نام «سالاری» است. قدرت این خانواده آن‌قدر زیاد است که هر کسی با آن‌ها وصلت می‌کند، زن یا مرد، باید نام خانوادگی‌اش را به «سالاری» یا مشتقات آن تغییر دهد! اما در این خانواده‌ی پر قدرت، رازی بزرگ پنهان شده است. رازی که بر ملا شدنش خواننده را با موضوعات عجیبی روبه‌رو می‌کند.

نثر ساده و روان داستان، حجم کم و سیر جذاب وقایع، باعث می‌شود لحظه‌ای که کتاب را به دست می‌گیرید، دیگر دلتان نخواهد تا پایان داستان آن را به زمین بگذارید.

 

این خبر برای شما مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید: